این پژوهش به بررسی رابطه بین شیوه فرزندپروری والدین با مهارتهای اجتماعی دانش آموزان می پردازد.
بررسی رابطه بین شیوه فرزندپروری والدین با مهارتهای اجتماعی دانش آموزان دبیرستان
چکیده:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین شیوه فرزندپروری والدین با مهارتهای اجتماعی دانش آموزان دبیرستانهای شهر —– میباشد. پژوهش حاضر یک روش توصیفی- همبستگی است و از لحاظ کاربردی یک پژوهش علی و مقایسهای است پژوهشگر از بین دانشآموزان دختر دبیرستانهای شهر —– به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای ابتدا از میان دبیرستانهای دخترانه شهر —– به صورت تصادفی سه دبیرستان و از بین آنها سه کلاس را انتخاب نمود و پرسشنامههای مرتبط را بر روی آنها اجرا گردید. حجم نهایی نمونه 50 نفر بود . در این پژوهش به منظور جمعآوری اطلاعات از دو پرسشنامه مهارتهای اجتماعی نوجوانان (TISS)و پرسشنامهی شیوهی فرزندپروری استفاده شده است یافته های نشان داد بين سبک فرزندپروری سهلگیرانه والدین و مهارتهای اجتماعی فرزندان ، در سطح معنی داری 05/0 رابطه معنی دار و به صورت مثبت وجود دارد و فرض تحقیق تایید میشود. بين سبک فرزندپروری مستبدانه والدین و مهارتهای اجتماعی فرزندان در فرزندان، در سطح معنی داری 05/0 رابطه معنی دار وجود ندارد و فرض تحقیق تایید نمیشود. بين سبک فرزندپروری مقتدرانه والدین و مهارتهای اجتماعی فرزندان ، در سطح معنی داری 05/0 رابطه معنی دار وجود ندارد و فرض تحقیق تایید نمیشود.
کلمات کلیدی: شیوه فرزندپروری، مهارت اجتماعی، دانش آموزان
فهرست مطالب
فصل اول: کلیات پژوهش 1
1-1-مقدمه: 2
1-2- بیان مسئله: 4
1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش: 7
1-4- اهداف پژوهش: 8
1-4-1-هدف کلی: 8
1-4-2-هدف جزئی: 8
1-5- فرضیه پژوهش: 8
1-6- تعریف مفهومی و عملیاتی واژه ها 9
1-6-1- متغیرهای پژوهش: 9
1-6-2-تعریف مفهومی متغیرها 9
1-6-3-تعریف عملیاتی متغیرهای پژوهش: 10
فصـل دوم: ادبیات و پیشینهی تحقیق 11
2-1- مبانی نظری پژوهش 12
2-1-1- خانواده و اهمیت آن: 12
2-1-2- تأثیرات والدین: 16
2-2- شیوه های فرزندپروری: 18
2-3- هویتِ اجتماعی و فرهنگی فرزندان: 22
2-4- تاریخچه شیوه فرزندپروری: 26
2-5- تعاریف شیوههای فرزندپروری 27
2-6- ابعاد شیوههای فرزندپروری 28
2-7- طبقه بندی انواع شیوههای فرزندپروری: 30
2-8- طبقه اجتماعی، وضعیت اقتصادی- اجتماعی و شیوه فرزندپروری: 33
2-9- موقعیت حرفهای والدین: 34
2-10- تعامل والدین- فرزند در دوره نوجوانی: 35
2-11- چند اصل ثابت فرزندپروری: 37
2-12- مهارتهای اجتماعی: 40
2-13- شیوههای آموزش مهارتهای اجتماعی: 50
2-13-1- تدریس آموزشی: 50
2-13-2- الگوسازی: 50
2-13-3- ایفای نقش: 50
2-13-4- تکنیکهای رفتاری: 51
2-13-5- تکنیکهای شناختی: 52
2-14- تأثیر شیوههای فرزندپروری بر روی مهارتهای اجتماعی: 52
2-16- پیشینههای داخلی و خارجی: 54
2-16-1- پژوهشهای داخلی: 54
2-16-2- پژوهشهای خارجی: 57
فصـل سوم: روش پـژوهش 58
3-1- جامعه: 59
3-2- نمونه و روش نمونهگیری: 59
3-3- طرح پژوهش: 59
3-4- روش اجرا: 59
3-5- ابزار پژوهش: 60
3-5-1- پرسشنامه مهارت اجتماعی نوجوانان: 60
3-5-2- پرسشنامهی شیوهی فرزندپروری بامریند: 63
3-6- روش هاي تجزيه و تحليل دادههاي تحقيق: 65
فصل چهارم: تحلیل داده ها 66
4-1. آمار توصیفی: 67
4-2. آمار استنباطی: 72
فصل پنجم: نتیجه گیری 77
5-1- بررسی و مقایسه نتایج پژوهش با یافته های پژوهش های پیشین 78
5-2- نتیجه گیری 78
5-3- كاربرد يافته ها 80
5-4- پيشنهادهايي براي تحقيقات آتي: 80
5-5- محدوديت هاي پژوهش: 80
منابع فارسی: 82
منابع انگلیسی: 83
پیوست 85
الف) پرسشنامهی مهارت اجتماعی نوجوانان ITSS 85
ب) پرسشنامهی شیوهی فرزندپروری بامریند: 90
مقدمه:
اجتماعی شدن جریانی است که در آن هنجارها، مهارتها، انگیزهها، طرز تلقی و رفتارهای فرد شکل میگیرد تا ایفای نقش کنونی یا آینده او در جامعه مناسب شناخته شود. به اعتقاد سالیوان، آدمیقطع نظر از ارتباط او با فرد یا افراد دیگر وجود خارجی ندارد و نمیتوان وجود داشته باشد. وی معتقد است تربیت و فرهنگی که آدمیدر ضمن معاشرت با همنوعان حاصل میکند، او را دارای توانایی و فعالیتهایی می کند که به وسیله آنها به از میان بردن تنیدگی و برآوردن نیازهای خود موفق میشود. به اعتقاد سالیوان ارتباط با سایر افراد او را از صورت یک اورگانیسم حیوانی خارج میکند و به صورت یک انسان به حساب میآید (فریمن و همکاران، 2003؛ به نقل از مهرایی، 1376). بعضی از نوجوانان وقتی وارد اجتماع و گروه میشوند، نمیدانند چگونه رفتار نمایند، چه بگویند که در این صورت زود با واکنش منفی گروه مواجه میشوند.
این گونه افراد معمولاً با مشکلاتی در گروه یا جامعه از قبیل ترس از برخورد با مردم، احساس ناتوانی برای گفتگو با مردم عدم همکاری با آنها و عدم قدرت تصمیمگیری در مسائل روزمره برخورد مینمایند. این مشکلات باعث گوشهگیری، انزوا، اضطراب و افسردگی در آنها میشود. در فرآیند شکلگیری شخصیت کودکان و نوجوانان بیشترین نقش متوجه الگوهای رفتاری است. چرا که یادگیری اساس رفتار آدمی را تشکیل میدهد و یادگیری ضمنی و غیرمستقیم پایدارترین یادگیریها است(یوسفی،1382). خانواده دارای اولین مسئولیت در پرورش و حمایت از فرزندان در گستره نوزادی تا بلوغ است. فرآیند آشناسازی خردسالان با فرهنگ و ارزشها و هنجارهای اجتماع پیرامون آنان در داخل خانواده آغاز میشود خانواده میتواند ویژگیهای مثبت و سازنده یا منفی و مخرب را درکودکان به وجود آورد. تمامیحالات و رفتارهای دوران بلوغ حد اجتماع، ریشه در تجربیات گذشته در خانواده دارد. والدین به سه شکل ابتدایی در اجتماعیشدن فرزندان نقش دارند اول آنها از طریق آموزش مستقیم فرزندانشان را اجتماعی میکنند. این مرحله با تقویت رفتارهایی که ارزشمند یا مطلوب هستند انجام میشود. دوم در روند تعامل با فرزندانشان، نقش الگوهای مهمیرا بازی میکنند تا عقاید و یا گرایشها را از آنها بگیرند و بالاخره والدین سایر چیزهایی که از زندگی کودکان را که میخواهند رشد اجتماعی آنها را تحت تأثیر قرار دهند. تحت کنترل دارند (پارک و همکاران،1983به نقل از برجعلی، 1378) البته عمده توجه والدین به فعالیتهای نگهداری و آموزش مهارتهای اولیه زندگی است، والدین به کودکان در دستیابی به تنظیم احساسات کمک مینمایند و شروع به آموزش مهارتهای موردنیاز کودک میکنند وقتی فرزندان به نوجوانی نزدیک میشوند، بیشتر والدین، تصمیمگیری مستقل و منطقی بر ارزشها را تشویق میکنند و این در حالی است که فرزندانشان خود را برای ورود به دوره بزرگسالی آماده میکنند. کیفیت فرزندپروری هنگامیکه یک شخص به نوجوانی قدم میگذارد (بای کاتکو و دهلر،1992) پایدار میماند، و تأثیر مستقیمیروی رفتارهای پرخاشگرانه و ضد اجتماعی اعمال میکنند. فرزندان بسیاری از الگوهای رفتاری، خصوصیات اخلاقی و انگیزهها و برخوردها را از طریق تقلید و همانندسازی از خانواده کسب میکنند. یکی از عوامل مهم و مؤثری که در رشد و تکامل انسان نقش اساسی دارد، خانواده است. به نظر میرسد کیفیت روابط والدین با فرزندان بر رشد شخصیت آنان تأثیر میگذارد. در حقیقت این خانواده است که بنیان شخصیت فرزندان را پایهریزی میکند. احدی (1378) معتقد است از آنجا که خانواده یک واحد اجتماعی است و ارزشها و معیارهای اجتماعی از طریق آن به کودک منتقل میشود، به عنوان یک واسطه از لحاظ تأثیر محیط اجتماعی بر شخصیت کودک از اهمیت خاصی برخوردار است. هر چند شخصیت در سنین و مراحل مختلف تغییرپذیر است، ولی نخستین اثرات محیطی مبنای اولیه شخصیت کودک را معین میکند. نگرشها و رفتار والدین میتواند در جریان رشد و تکامل استقلال و سازگاری کودک تسهیلکنند و یا مانع باشد. به عنوان مثال، والدین سختگیر و خشن از روابط مثبت و سازنده کودک با همسالان خویش که برای استقلال و سازگاری وی بسیار ضروری است جلوگیری میکنند. درحالی که والدین پذیرا و حمایتگر، منشا آرامش برای کودکان خویش هستند. آنان شرایط اتکا به خود و شناخت تواناییهای درونی را در نوجوانان خود به وجود میآورند. محیط و شرایط خانوادگی میتواند در مراحل رشد عاملی تشویقکننده و یا بازدارنده باشد خانهای که افراد و اعضای آن با هم کار و تفریح میکنند و با اتفاقنظر تصمیمهای مهم میگیرند بیتردید کودکان دارای اعتماد به نفس میپرورند در حالی که کودکان که در خانههای مملو از سوء ظن و عیبجویی و پرتنش بزرگ میشوند در رسیدن به استقلال از نظر روانی و رفتاری دچار مشکل میشوند و در نتیجه از سازگاری پایینی برخوردار میشوند. بنابراین ماهیت جو خانوادگی که شامل روابط والدین با فرزندان است، میتواند در ایجاد سازگاری و استقلال در کودکان و نوجوانان تسهیلکننده و یا بازدارنده باشد.
بیان مسئله:
اجتماعی شدن جریانی است که در آن هنجارها، مهارتها، انگیزهها و رفتارهای فرد شکل میگیرد انسان مخلوقی گروه دوست و اجتماعی است که برای برآوردن نیازهای عاطفی، اجتماعی، زیستی خود احتیاج به تعامل با دیگران دارد بدون توانایی ارتباط برقرار کردن با دیگران، روزگار ما بیرنگ، تنها و تهی از گرما، معنا و مهرورزی خواهد بود نیازهای اساسی ما در زندگی برآورده نخواهد شد امروزه تعاملات و ارتباطات از سطح و محیطهای کاری محدود به سطح بسیار وسیع و جهانی گسترش یافته است رقابتهای شغلی و اجتماعی امروزه بیش از بیش جز لاینفک حیات شده اما متأسفانه در این رقابتهای گسترده انسانهای زیادی در سطح بیمار گونه دچار آشفتگی روانی- اجتماعی میشوند زیرا توان و کفایت رویارویی موفقیتآمیز با تقاضاهای زندگی اجتماعی را ندارند براین اساس آنچه برای انسان لازم است دو توانمندی اساسی دخیل در سازگاری اجتماعی، مهارتهای تحصیلی مهارتهای اجتماعی است (محسنی، 1375). تمام متولیان تعلیم و تربیت در تمام جایگاهها، اعم از خانواده و مدرسه سعی در توسعهی توانمندی تحصیلی و آموزشی و مهارتهای اجتماعی دارند روانشناسان معتقدند که گروهی از کودکان و نوجوانان به دلیل نداشتن مهارتهای اجتماعی مناسب از اکتساب مجموعه رفتارهای پیچیده به منظور ایفای کنشهای مؤثر اجتماعی ناتوانند (شاداب، 1373). پژوهشهای زیادی نشان میدهد که ارتباط زیادی بین کنشهای اجتماعی نوجوانان و سازگاری روانی آنان وجود دارد. برای مثال دادههای پژوهشی گوناگون حاکی از آن است که در مواردی همچون بزهکاری نوجوانان (هندرسون و هالین، 1982)، کاهش عملکرد تحصیلی (اثر، ادر، کاتمن، 1976) مشکلات بهداشت روانی (کائن،1973) ناسازگاری در مدرسه (گرولاند واندرسون،1963) ضعف در مهارتهای اجتماعی به چشم میخورد تأثیر روشهای تربیتی که والدین در دوران کودکی و نوجوانی اعمال مینمایند بر تمام کارکردهای فرد تأثیر نافذ و انکارناپذیری دارد و این کیفیت فرزندپروری تا هنگامیکه یک شخص به نوجوانی قدم میگذارد پایدار میماند و تأثیر مستقیمی روی رفتارهای پرخاشگرانه وضد اجتماعی اعمال میکنند با توجه به طبقه بندی بامریند از شیوههای فرزندپروری (مقتدر- مستبد- سهل گیر) سبکهای مختلف فرزندپروری با الگو ها ی رفتاری متفاوتی مرتبط هستند کودکان و نوجوانان خانوادهای مستبد عزت نفس پایین و موفقیت تحصیلی کمتری دارند و روابطشان هم با همسالانشان ضعیف است (اندریس،2002 ). از این رو یکی از مسئولیتهای تخصصی و پژوهشی روانشناسان تولید دانش در زمینه روشها و فنون تربیتی مؤثر والدین و معلمان بر افزایش تواناییهای تحصیلی و مهارتهای اجتماعی است شیوههای تربیتی والدین و تجربیات و پسخوراندهایی که والدین در طی دوران کودکی و نوجوانی اعمال مینمایند بر جنبههای شخصیتی و عملکردی آنها تأثیر میگذارد که یکی از مهمترین جنبه عملکرد، مهارتهای اجتماعی است بندورا در نظریه شناختی اجتماعی خود تمامیرفتارها جز رفلکسهای اولیه را آموختنی میداند و این یادگیری اجتماعی را از طریق مدلسازی و تقلید از بزرگسالانی چون والدین ومعلمان و تقویتهایی که دیگران در قبال رفتارهای فردی بروز میدهند میداند خانوادههایی که در فراهم نمودن زمینهها و تجربیات اجتماعی برای کودکانشان اهمیت قائل هستند فرزندانشان از نظر مهارت های اجتماعی توانمندترند (کارتلج و میلبرن، ترجمه نظری نژاد، 1369). باتوجه به این که یکی از ویژگیهای مهارتهای اجتماعی اکتسابیبودن آنها است و اکثر رفتارهای اجتماعی آموختنی هستند میتوان گفت کودکانی که در محیطهای نامناسب بزرگ شدهاند از لحاظ اجتماعی رفتارهای نامعقول دارند و قادر به برقراری ارتباط مفید نمیباشند و رفتارهای ارتباطی نامقبولی دارند (ایسلر و فردریکسن،1980 به نقل از یوسفی، 1382). خانواده میتواند تأثیر مثبتی بر تحول باورهای خودکارآمدی کودکان و نوجوانان بگذارد (بندورا،1977؛ اشنیواند، 1995). از آنجایی که میزان وابستگی فرزندان به والدین، کیفیت و کمیت تعاملات اعضای خانواده، مهارتهای اجتماعی موردنیاز برای سازگاری در جامعه ما با کشورهای غربی متفاوت است، و باتوجه به اینکه هیچگونه آموزش رسمیدر زمینه مهارتها در نظام آموزشی رسمی وجود ندارد از این رو تبیین تأثیر و ارتباط هر یک از شیوههای فرزندپروری با مهارتهای اجتماعی نیاز به بررسی و مطالعه بیشتری دارد در این پژوهش به آن میپردازیم در جامعه ما ایران نقش خانواده بسیار مهم است زیرا کودک در خانواده اجتماعی میشود خانواده نخستین مدرسه و محور اصلی تربیت انسان است کودک درسهای اصلی و اساسی خود را از خانواده میگیرد هر سازندگی یا اشتباهی که در آن واقع گردد مستقیم در کودک اثر میگذارد خانواده در جهتدادن افراد به سوی انسانیت و پرورش و تکوین شخصیت آنان میتواند نقش فوقالعادهای ایفا کند و خطوط اصلی و اساسی رفتار آنان را پدید آورد به اعتقاد. لطفآبادی (1378)، عدم توجه والدین به به سالمسازی محیط روانی و عاطفی کودکان و نوجوانان و فقدان روابط مناسب در بیشتر موارد آنان را با کمبودهای عاطفی، انگیزشی و مشکلات روانی روبرو میسازد از سوی دیگر والدین دوره نوجوانی را معمولاً دشوارترین مرحله تعلیم و تربیت میدانند زیرا نوجوان برای رهایی از وابستگیهای کودکی و کسب استقلال بزرگسالی تلاش فراوانی میکند در این دوره تغییرات مهمی در تکامل روانی- اجتماعی نوجوانان اتفاق میافتد و مهارت آنها برای برقراری روابط اجتماعی گسترش یافته و پختهتر میشوند شیوه تربیت و عملکرد والدین بهطور قابل توجهی پیامدهای مهمی را برای رشد و نمو روانی- اجتماعی نوجوانان ارتباطات دوستانه آنان، موفقیتهای تحصیلی تواناییهای تصمیمگیری و کسب اعتماد به نفس و عزت نفس به دنبال دارد و براساس ترکیب پاسخدهی و توقعات والدین به چند نوع اقتدارمنش، استبدادی، سهلگیر و بیکفایت تقسیمبندی میشود (لطف آبادی،1378).
منابع فارسی:
1. احدی، حسن. جمهری، فرهاد (مؤلفین). (1377). روانشناسی رشد: نوجوانی، بزرگسالی (جوان، میانسالی، پیری). تهران: انتشارات پردیس.
2. اشتاینبرگ، لارسن. (1387). ده اصل ثابت فرزند پروري، تهران: انتشارات رشد.
3. امینی، آرزو (1387). مهارتهای اجتماعی نوجوانان اعتباریابی پرسشنامه TISS کارشناس ارشد، دانشگاه یزد.
4. باقری، محمد علی(1372)، شخصیت وسبک های مقابله با استرس، انتشارات اول.
5. بررسی تأثیر شیوههای فرزندپروری بر استقلال و سازگاری دانشآموزان سوم دبیرستان، 1-ر 137، 1385 پایاننامه- (1385).
6. بررسی تأثیر نقص مهارتهای اجتماعی در پرخاشگری و افسردگی کودکان 1-ر، 1385، پایاننامه (1374).
7. بررسی رابطه شیوههای فرزندپروری با مهارتهای اجتماعی و خودکارآمدی دانشآموزان دختر شهر تهران، 1-ت 164، 1385، پایاننامه (1385).
8. بیابانگرد، اسماعیل (1384). روانشناسی نوجوانان، تهران: دفتر نشر انقلاب اسلامی.
9. پروین، زهرا(1374). بررسی تجربی نظام فرزندپروری در ایران، موسسه پژوهشی فرهنگ هنر و ارتباطات .
10. دارلینگ، استنبرگ (1993). شیوههای تربیتی خانواده، ترجمه: ابوالقاسم پاینده، انتشارات معرفت.
11. دوران، بهناز (1380). بررسی رابطه بازیهای کامپیوتری و مهارتهای اجتماعی نوجوانان، کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس.
12. رشید پور، فاطمه(1377). بررسی ویژگی های شخصیتی و نوع فرزندپروری، دانشگاه پیام نور اردکان.
13. رضایی،عبدالله(1375). مهارت های اجتماعی و ارتباطی، مجله علمی پژوهشی شماره19.
14. شاداب، فردین (1373). آموزش مهارتهای اجتماعی به نوجوانان، مجموعه مقالات سومین سمپوزیوم جایگاه تربیت وزارت آموزش و پرورش.
15. شریعتمداری، علی (1367). روانشناسی تربیتی، انتشارات امیرکبیر، تهران.
16. طرازجانی(1376).نظریه و کاربرد فرزند پروری منطقی، تهران سخن.
17. عابدینی، فاطمه(1382). بررسی رابطه مهارت های اجتماعی و نو زندگی دانشجویان دختر پیام نور یزد.
18. علیزاده،حسین(1380) . مقاله روان شناسی، مجله رشد.
19. فراهانی، محمدتقی (1378). روانشناسی شخصیت، تهران: انتشارات تربیت معلم.
20. کارتلج، جی؛ میبلرن، جی اف. (1369). آموزش مهارتهای اجتماعی به کودکان. ترجمهی محمدحسین نظرینژاد، چاپ اول، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی.
21. لطفآبادی، حسین. (1378). روانشناسی رشد (2): نوجوانی، بزرگسالی. تهران: انتشارات سمت.
22. محسنی، منوچهر (1375). مقدمات جامعهشناس، چاپ اول، تهران، نشر دوران.
23. هارجی(1986). ترجمه بیگی و فیروزبخت(1377). مهارتهای اجتماعی، نشر ترمه.
24. هافمن، کارل؛ ورنوی، مارک و وریوی، جودیت (1379). روانشناسی عمومی از نظریه تا کاربرد، ترجمهی سیامک نقشبندی و دیگران، تهران: انتشارات ارسباران، چاپ دوم.
25. یوسفی،فریده(1386).نظریه های فرزندپروری، انتشارات دانشگاه تهران.
منابع انگلیسی:
1) Baumrind, D. (1967). Child care practices anteceding three patterns of preschool behavior. Genetic Psychology Monographs, 75, 43-88.
2) Baumrind, D. (1971). Current patterns of parental authority. Developmental Psychology, 4 (1, Pt. 2), 1-103.
3) Baumrind, D. (1978). “Parental disciplinary patterns and social competence in children”. Youth and Society 9: 238–276.
4) Inderbitzen, H.M. & Foster, S.L. (1992). The Teenage Inventory of Social Skills: Development, reliability and validity. Psychological Assessment, 4, 451-459.
5) Shiffer, David. (1959). Derelopment Psychology childhood and Adolescence. Grove.
6) Ericson, E. (1968). Ego Identity and Adolescent Problem behavior. Adolescent identity formation: Adranced in Adolescent. Develoment vol. 4. 216 – 233.
7) Mackinnon, Jane.L., & Marcia, James E. (2002). Cancurring Patterns of women’s identity status, attachment styles, and understanding of childern’s development. International journal of behavioral development. 25 (1), 70 -80.
8) Lewis, C. C. (1981). The effects of parental firm control: A reinterpretation of findings. Psychological bulletin, 90, 547- 563.
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.